یک روانشناس بالینی و مشاور در یزد تفاوت های شخصیتی، وجود اختلال شخصیت در یکی از طرفین رابطه، عدم وجود مهارت های عشق ورزیدن در حداقل یکی از دو نفر، ازدواج بدون آگاهی و شناخت خصوصا در سنین پایین را از مهمترین علل طلاق عاطفی برشمرد.

فرزاد فرهودی اظهار داشت: مبحث طلاق عاطفی موضوعی است که از جوانب مختلف قابل بررسی است. که در این بحث مختصر به علل، فرایند، علائم و نتایج طلاق عاطفی می پردازیم.

وی در خصوص تعریف پدیده طلاق عاطفی گفت: وقتی که در بین زن و شوهر، صمیمیت رنگ می بازد، عشق و علاقه به صفر می رسد، حالت تنفر شکل می گیرد، رابطه ی جنسی اهمیت خود را از دست می دهد، تعهد معنای خود را از دست می دهد، نگرانی و مراقبتی در رابطه با حال و روز طرف مقابل وجود ندارد و در کل مسیر زندگی زن و شوهر مخالف یکدیگر می شود می توانیم بگوییم که با طلاق عاطفی مواجهیم.

فرهودی تصریح کرد:این زن و شوهرها از بودن در کنار هم لذت نمی برند و منتظر فرصتی هستند تا حتی برای چند لحظه از هم دور باشند. در این شرایط به احتمال زیاد اگر برای حداقل یکی از دو طرف تبعاتی وجود نداشته باشد، طلاق واقعی نیز رخ می دهد. در این شرایط ممکن است یکی از دو طرف به عللی مانند حضور فرزندان، نیاز مالی، ترس از تنهایی یا برای حفظ آبرو گامی در جهت طلاق قانونی بر ندارد.

وی عنوان داشت: تحقیقات نشان می دهد که بیشترین میزان طلاق عاطفی(و همینطور طلاق واقعی) بین 3 تا 4 سال پس از ازدواج رخ می دهد. 

این روانشناس بالینی خاطرنشان ساخت: یکی از فرضیات علت این پدیده را کاهش ناقل های عصبی از قبیل دوپامین یا فنیل تیلانین در مغز افراد می دانند. این مواد را در بعضی از متون به هورمون های عشق تعبیر کرده اند که در شروع روابط عاشقانه به شدت ترشح می شوند و خلق و خوی فرد را بهبود می بخشند. 3 سال بعد از وصال میزان این مواد شروع به کاهش می کنند و دیگر از آن حال خوب اولیه اثر چندانی باقی نمی ماند.

وی متذکرشد: از دیگر دلایل بروز طلاق عاطفی را می توان به تفاوت های شخصیتی، وجود اختلال شخصیت در یکی از طرفین رابطه، عدم وجود مهارت های عشق ورزیدن در حداقل یکی از دو نفر، فقر و فشار اقتصادی، ازدواج بدون آگاهی و شناخت خصوصا در سنین پایین و عدم انطباق جنسی نسبت داد. 

این روانشناس افزود: اخیرا در اخبار شنیده  می شود که میزان طلاق عاطفی در شهر یزد به شدت رو به گسترش است که چنین پدیده ای را می توان در کلینیک های روانشناسی و روانپزشکی به وضوح مشاهده کرد. یکی از دلایل این امر را می توان اصرار برخی از خانواده های یزدی بر شوهر دادن سریع دختران کم سن و سال خود دانست. چرا که فرد در آن سن هنوز قدرت تشخیص لازم برای ازدواج را ندارد و چه بسا سال ها بعد نظرش در رابطه با همسری که نقشی در انتخاب آن نداشته تغییر کند.

فرهودی یادآورشد: هر چند طلاق، در بسیاری از شرایط گزینه ی مطلوبی نیست اما در موارد بسیاری با هم ماندن و اصرار بر حضور در یک رابطه بد نیز می تواند اثرات ناراحت کننده ی زیادی داشته باشد مانند افسردگی، فرسودگی روانی و از دست دادن فرصت هایی برای زندگی بهتر در شرایط بهتر. این به هیچ عنوان به معنای توصیه طلاق و جدایی نیست. چراکه همیشه اولین و بهترین گزینه درمان و سعی در جهت بهبود رابطه از طریق مشاوره است. 

وی اضافه کرد: ممکن است رکود زندگی و از بین رفتن علاقه و صمیمیت بین زوجین برای آن ها امری عادی یا بی اهمیت بنماید. برای بهبود نوع رابطه چاره ای جز مداخله ای حرفه ای از طریق یک روانشناس کارآزموده نیست. زوجین باید در زمینه های مختلف آموزش داده شوند، به خاطر اشتباهات گذشته از هم غذرخواهی کنند، اگر یکی از انها نیازمند رواندرمانی یا دارودرمانی است مورد درمان قرار گیرد و مهارت های زناشویی آموزش داده شود. طلاق واقعی جزء آخرین گزینه هاست ولی گاهی اوقات تنها راهی است که برای نجات دو طرف باقی می ماند.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا